رگ خواب

ساخت وبلاگ
امروز که بیدار شدم بلند رو به خانهٔ خالی‌ام گفتم امروز هم از آن روزهاست.رابرت سومول دربارهٔ معماری می‌گوید مقایسه کنید میان رابرت دنیرو و یک بازیگر معمولی دیگر را که اسمش یادم نمی‌آید. می‌گوید دنیرو...بگذارید بروم دستشویی. بر می‌گردم.می‌گوید دنیرو شیوهٔ بازیگری‌اش متود اکتینگ است. برای اینکه شخصیت را بازنمایی کند به جزییات می‌پردازد. با تلاشی زیاد دربارهٔ کاراکتر مطالعه می‌کند، خود را کاملاً با شخصیتی که می‌خواهد بازی‌اش کند عجین می‌کند و بعد تمام جزییاتش را با تمام جزییات بدن خودش منطبق می‌کند. بازی دنیرو در جزییات چهره و ابروها و فرم دهان و چین پیشانی و خط لبخند قرار دارد. عرق از سر و رویش جاری می‌شود وقتی کاراکتر در حال تمرین بوکس است، چهره‌اش مرده و سرد به نظر می‌رسد وقتی می‌خواهد قتلی مرتکب شود و پاهایش در زاویه‌ای خاص قرار می‌گیرد وقتی برای صحبت کردن راجع به یک موضوع دست و پایش را گم کرده است. دنیرو بازیگری را جدی می‌گیرد و این جدیت در همهٔ کارهایش پیداست. دنیرو سخت‌گیر است. در طرف مقابل بازیگر خوب دیگری مثل رابرت میچم را در نظر بگیرید. او خونسرد است. بازیگری‌اش در جزییات نیست بلکه در تمام بدنش به صورت یک کل دیده می‌شود. عرق نمی‌ریزد، جزییات دقیقی برای مطالعهٔ جزء به جزء ندارد و شیوه‌اش آسان‌گیری است. آسان‌گیری به معنای سطحی و بد نیست. بلکه خونسرد است. کاراکتر را طوری بازی می‌کند که انگار واقعاً در حال زندگی عادی است. بعد سومول می‌گوید که معماری هم باید اینطور باشد. این را در اوایل قرن بیست و یکم می‌گوید زمانی که به مدت بیش از سی سال معماری رو به فلسفه و ادبیات و رمان و ساختارگرایی و زبان‌شناسی و فروید و چامسکی و جویس و بکت و مایاکوفسکی و فرمالیست‌های روسی آورده است تا رگ خواب...
ما را در سایت رگ خواب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khookekhiki بازدید : 16 تاريخ : سه شنبه 14 فروردين 1403 ساعت: 9:38